مطالب مرتبط

اهل ‌بیت خانواده آسمانی

1399/08/21

زیارت، عامل شباهت

1399/08/21

دل‌خوشی اهل ‌بیت به شیعیان

1399/07/03

تشویق به عزاداری و زیارت(2)

1399/07/02

تشویق به عزاداری و زیارت(1)

1399/06/25

تلاش اهل‌بیت در معرفی امام حسین علیه اسلام

1399/06/25

زمینه‌سازی برای عزاداری امام حسین (علیهم السلام)

1399/06/25

شناخت انبیای گذشته نسبت به اهل‌بیت (علیهم السلام)

1399/06/23

سبقت وجودی اهل‌بیت (علیهم السلام) بر سایر انبیا (علیهم السلام)

1399/06/23

نحوه شاد کردن دل رسول‌الله صلى الله عليه و آله در روایتی از امام صادق علیه السلام

1398/07/11

عواقب ترک زیارت امام حسین علیه السلام

2019/07/21

زیارت امام حسین علیه السلام واجب یا مستحب؟

2019/07/21

جزاي قاتلين حسين علیه السلام در دنيا( از منابع اهل سنت)

2019/07/21

مراتب شناخت امام حسین علیه السلام در زیارت عاشورا (4)

2019/07/17

مراتب شناخت امام حسین علیه السلام در زیارت عاشورا (3)

2019/07/17

مراتب شناخت امام حسین علیه السلام در زیارت عاشورا (2)

2019/07/17

مراتب شناخت امام حسین علیه السلام در زیارت عاشورا (1)

2019/07/17

سبک زندگی حسینی 11، صلابت

2019/07/17

سبک زندگی حسینی 10، زهد

2019/07/17

سبک زندگی حسینی 9،دعاو نیایش

2019/07/17

سبک زندگی حسینی 7، بخشندگی

2019/07/17

سبک زندگی حسینی 5، پاسداری از ارزشها

2019/07/17

سبک زندگی حسینی 3، خدمت گزاری

2019/07/17

سبک زندگی حسینی 2، صبر

2019/07/17

لحظه شیرین وفات زائر امام حسین علیه السلام

2019/07/16

معجزه اربعین

2019/07/15

بنوش به یاد حسین علیه السلام

2019/07/15

 نظرعلامه طباطبایی  درباره اشک عزادار

2019/07/15

آثار اشک صادقانه در شهادت امام حسین علیه السلام

2019/07/15

حوادث طبیعی در زمان شهادت امام حسین علیه السلام، از منابع اهل سنت

2019/07/15

سوگواري پيامبرص براي حسين ع هم‌زمان با شهادت ایشان،از منابع اهل سنت

2019/07/15

گریه اصحاب پیامبر برای امام حسین قبل از شهادت، به نقل از منابع اهل سنت

2019/07/13

زائر امام حسین علیه السلام هم درجه با پیامبر (ص) در آخرت

2019/07/13

گریه پیامبر ص وخبر از شهادت امام حسین ع به نقل از منابع اهل سنت

2019/07/11

احترام خداوند به زائر امام حسین علیه السلام

2019/07/11

صبر و استقامت در کربلا

2019/07/11

اشتیاق انبیاء به زیارت امام حسین علیه السلام

2019/07/11

امام حسین مرا مسلمان کرد

2019/07/11

دعای فرشته گان برای زائر امام حسین علیه السلام

2019/07/11

محبت امام حسین علیه السلام و وحدت شیعه وسنی

2019/07/11

جهل مردم، عامل شهادت امام حسین علیه السلام

2019/07/10

سبک زندگی حسینی 6، تربیت وخانواده

2019/07/10

سبک زندگی حسینی 8، قدردانی

2019/07/10

سبک زندگی حسینی 4، شجاعت

2019/07/10

سبک زندگی حسینی 1، اخلاص

2019/07/10

بانویی که به لطف امام حسین علیه السلام مسلمان شد

2019/07/10

دوستی و دشمنی با امام حسین علیه السلام

2019/07/09

هزینه نمودن در راه زیارت امام حسین علیه السلام

2019/07/09

آثار ترک زیارت امام حسین علیه السلام

2019/07/06

زیارت امام حسین علیه السلام

2019/07/06
2019/07/10 view count282 مجله مبلغان بهمن و اسفند 1382، شماره 51

امام حسین علیه السلام الگوی زندگی  

 

 شجاعت

   خداوند متعال در توصیف ویژگیهای مردان الهی و مبلغان راه حقیقت، شجاعت و شهامت را یکی از بارزترین صفات و خصلتهای آنان می شمارد و می فرماید: «الذین یبلغون رسالات الله ویخشونه ولا یخشون احدا الا الله وکفی بالله حسیبا» ; (1) «کسانی که رسالتهای الهی را ابلاغ می کنند و تنها از خدا می ترسند و از غیر او هیچگونه واهمه ندارند و خداوند برای حسابرسی کافی است .»

همچنین خداوند در سوره مائده جهادگران راه خدا را دلیر مردانی به شمار آورده است که در راه دفاع از حق و آرمانهای والای اسلامی هیچگاه خسته نمی شوند و از سرزنش و ملامت سست عنصران و منافقان و مخالفان هرگز شک و دو دلی به خود راه نمی دهند و با روحیه قوی و شهامت بی نظیر خود تاج و تخت طاغوتهای زمان را به لرزه در آورده، به فضل و رحمت الهی دل می بندند: «یجاهدون فی سبیل الله ولا یخافون لومة لائم، ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء والله واسع علیم » ; (2) آنان در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی ترسند و این [روحیه شجاعانه] فضل خداست که به هر کس که بخواهد عنایت می کند و خداوند وسعت دهنده دانا است

اسوه دلاوران

   حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام نمونه بارزی از مبلغان با شهامت پیامهای الهی است که در گفتار و کردار، روحیه قوی و عظمت نفس خود را نشان داد . در اینجا صفحاتی را از تاریخ شجاعت آن رادمرد الهی ورق می زنیم:

شجاعت در گفتار

   امام حسین علیه السلام از همان دوران کودکی و نوجوانی به صراحت لهجه و بی باکی و شجاعت معروف بود . او این خصلت ستوده را از جدش رسول اکرم صلی الله علیه و آله و امیرمؤمنان علی علیه السلام به ارث برده بود . امام علیه السلام در یکی از روزهای اوائل خلافت خلیفه دوم، در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله نشسته بود . آن حضرت که دوران نوجوانی را سپری می کرد، متوجه شد که عمر بالای منبر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قرار گرفته و در مورد آیه «النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم » (3) برای مردم سخن می گوید . امام حسین علیه السلام با شنیدن سخنان متناقض خلیفه از جایش بلند شده و با شجاعت تمام فرمود:

«انزل عن منبر ابی رسول الله لا منبر ابیک; از منبر پدرم رسول خدا صلی الله علیه و آله فرود آی; نه منبر پدرت .»

ابن خطاب از اعتراض شدیداللحن امام یکه خورده و گفت: راست می گویی . بلی این منبر پدر توست نه پدر من . چه کسی این سخن را به تو آموخت؟ آیا پدرت علی بن ابی طالب؟! امام حسین علیه السلام فرمودند: به جانم سوگند! اگر در این مورد از پدرم هم اطاعت کرده باشم، بیراهه نرفته ام; چرا که او هدایتگر و من ره یافته اویم .

آنگاه در ادامه فرمود: ای پسر خطاب! اگر مردم از ما اهل بیت علیهم السلام پشتیبانی می کردند، تو نمی توانستی بر آل محمد مسلط شده و بر منبرشان بنشینی . خدا آنگونه که سزای توست، سزایت دهد و از بدعتی که پدید آوردی به سختی بازجوئیت کند . »

خلیفه با خشم تمام از منبر پائین آمده و به همراه عده ای، نزد علی علیه السلام رفت و گفت: ای اباالحسن! امروز از فرزندت حسین چه چیزها که ندیدم! او در مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله با صدای بلند با ما سخن می گوید و اوباش و اهل مدینه را بر علیه من می شوراند . (4)

حماسه امام حسین علیه السلام در جنگ صفین

   امام حسین علیه السلام دلاور مردی بود که شجاعت و شهامتش دوست و دشمن را به حیرت آورده بود . حماسه آفرینیهای آن حضرت در جنگهای جمل و صفین و نهروان زبانزد خاص و عام بود . عبدالله بن قیس از دلاوریهای امام حسین علیه السلام در جنگ صفین چنین گزارش کرده است:

در نبرد صفین در میان لشکر علی علیه السلام و در رکاب آن حضرت بودم . ابوایوب سلمی از فرماندهان معاویه به کمک نیروهای خود بر آب فرات مسلط شده و آن را به روی ما بست .

لشکریان علی علیه السلام از شدت عطش به آن حضرت شکایت کردند . امیرالمؤمنین علیه السلام نیز برای بازپس گیری آب فرات عده ای را فرستاد، اما آنان ناامید برگشتند .

مولای متقیان علیه السلام از گرفتاری پیش آمده به شدت ناراحت شد . در آن حال امام حسین علیه السلام عرضه داشت:

«امضی الیه یا ابتاه؟ ; پدر جان! آیا من برای باز کردن راه آب بروم؟» علی علیه السلام فرمود: «پسرم! برو .»

حضرت سیدالشهداء علیه السلام به همراه عده ای به نیروهای دشمن حمله کرده و آنان را از فرات دور ساخته و خیمه اش را در کنار آب برافراشت و عده ای را برای حفاظت از آب گمارد .

آنگاه نزد پدر بزرگوارش آمد و پیروزی خویش را مژده داد . اما علی علیه السلام از شنیدن بازگشائی راه آب به گریه افتاد . به امام گفته شد: یا علی! این اولین پیروزی است که در این جنگ به برکت حسین علیه السلام به دست آمد، چرا گریه می کنید؟! امام فرمود: بلی درست است، اما من به یاد روز عاشورا افتادم که حسینم با لب تشنه به شهادت می رسد . و از شدت ظلم اسب او شیهه می کشد و می گوید: ای وای از دست امتی که فرزند دختر پیامبرشان را کشتند . (5)

مصادره اموال طاغوت

   حضرت اباعبدالله علیه السلام همواره با توانمندی و اقتدار کامل با دشمنان اسلام و زورگویان و مستکبران برخورد می کرد و هر کجا احساس وظیفه می نمود، با شجاعت تمام از حق دفاع کرده و اهل باطل را کوچک می شمرد . داستان زیر نمونه ای از اقتدار و جرات آن حضرت را در مقابل طاغوت نشان می دهد .

در سال پنجاه و چهارم هجری، یکی از کاروانهای حامل اموال حکومتی - که از یمن برای معاویه ارسال شده بود - از مدینه می گذشت . امام حسین علیه السلام به یارانش دستور داد تا کاروان را توقیف نموده و محموله های آن را در میان نیازمندان بنی هاشم و دیگران تقسیم نمایند . آنگاه به معاویه نامه ای به این شرح نوشت: «اما بعد، فان عیرا مرت بنا من الیمن تحمل مالا وحللا وعنبرا وطیبا الیک، لتودعها خزائن دمشق وتعل بها بعد النهل ببنی ابیک، وانی احتجت الیها فاخذتها، والسلام; بعد از حمد و ثنای الهی! با کاروانی از یمن مواجه شدیم که اموال و پوشاک و عنبر و عطرهای دیگر به سوی تو حمل می کرد تا آنها را در خزائن [کاخهای خود، در] دمشق ذخیره کرده و تشنگان فرزندان پدرت را سیراب سازی [و در رفاه و آسایش خود و بستگانت صرف نمائی! ] اما من به آنها نیاز داشتم و در آنها تصرف کردم . والسلام .»

این حرکت انقلابی و شجاعانه سرور آزادگان جهان، موجبات نارضایتی و خشم معاویه را فراهم آورد و طی نامه ای، آن حضرت را از عواقب این کار برحذر داشت . (6)

امام حسین علیه السلام در حرکت انقلابی دیگری در راه کربلا و در منزل تنعیم، قافله ای دیگر را که از یمن اجناس گران قیمتی به سوی شام و برای یزید می برد، تصرف کرده و کرایه شتربانان را با کمال خوشرویی به آنان پرداخت نمود . (7)

وارث راستین پدر

   سالار شهیدان وارث حقیقی شجاعت و رشادت پدر بزرگوارش علی علیه السلام بود . آن مرد میدان جهاد و مبارزه روحیه مقاومت و شکست ناپذیری خود را در نهج البلاغه چنین توصیف می کند: «والله لو تظاهرت العرب علی قتالی لما ولیت عنها، ولو امکنت الفرص من رقابها لسارعت الیها; (8) به خدا سوگند! اگر تمام عرب در نبرد با من پشت به پشت یکدیگر دهند، از صحنه جنگ روی برنمی گردانم و اگر فرصت باشد به پیکار همه آنها می شتابم .»

در روز عاشورا امام حسین علیه السلام آنچنان شجاعانه می رزمید و با دلی پر قوت; بی باکانه نیروی دشمن را تارومار می کرد که کسی را یارای مقاومت در برابر آن حضرت نبود . او در حال مبارزه با رجزهای شورآفرین خود شجاعت روحی و عظمت نفس و معرفت والای خویش را نشان می داد . امام علیه السلام به راست و چپ لشکر حمله برده و می فرمود:

اناالحسین بن علی

آلیت ان لا انثنی

احمی عیالات ابی

امضی علی دین النبی

«من حسین فرزند علی هستم . سوگند خورده ام که در برابر ستمگران تسلیم نشوم . از خانواده پدرم حمایت می کنم . پیوسته بر طبق دین پیامبر حرکت خواهم کرد .»

یکی از فرماندهان نظامی یزید به نام تمیم بن قحطبه در مقابل امام قرار گرفت و گفت: ای پسر علی! تا کجا می خواهی دشمنی خودت را با یزید ادامه دهی! امام حسین علیه السلام فرمود: آیا من به جنگ شما آمده ام یا شما جنگ را بر من تحمیل کرده اید؟! من راه را بر شما بسته ام، یا شما راه را به رویم بسته اید؟! شما برادر و فرزندان مرا شهید کرده اید و حالا بین من و شما شمشیر حکم فرماست .

فرمانده یزیدی گستاخانه و با غرور تمام به امام گفت: حسین! زیاده سخن نگو، نزدیک بیا تا شجاعت تو را ببینم! امام حسین علیه السلام با غرشی رعدآسا به پیش رفت و شمشیر خویش را چنان بر گردن فرمانده مغرور دشمن فرود آورد که سر او به کناری پرتاب شد . این حرکت امام آن چنان اضطرابی در لشکر دشمن پدید آورد که «یزید ابطحی » از فرماندهان لشکر دشمن به کوفیان نهیب زد که: آیا این همه لشکر از برابر یک نفر می گریزد؟!

یزید ابطحی برای تقویت روحیه لشکر قدم پیش نهاده و برای مبارزه با امام اعلام آمادگی کرد . سربازان دشمن از دیدن او که در شجاعت و نبردهای تن به تن معروف بود، خوشحال شدند . امام حسین علیه السلام به وی فرمود: آیا مرا می شناسی که اینگونه بی واهمه به میدان نبرد می آیی؟! یزید بدون اعتنا به سخن امام حمله را آغاز کرد، اما حضرت به او امان نداد و با دفع حمله وی چنان بر سرش کوبید که لاشه بی جانش بر زمین افتاد . (9)

سماواتیان پرده برداشتند

به نظاره گردن برافراشتند

سماواتیان محو و حیران همه

سرانگشت حیرت به دندان همه

که یارب چه زور و چه بازوست این؟!

مگر با قدر هم ترازوست این

عجب صف شکن، پهلوان یلی است

به نیروی و مردی بسان علی است

ولی حیف کاین تشنه لب بی کس است

غریب است و بی یار و بی مونس است

هنگامی که عمرسعد شجاعت بی نظیر ابا عبدالله الحسین علیه السلام را مشاهده کرد - که چگونه از کشته ها پشته می ساخت و نیروهای دشمن را از هر سو به عقب می راند - احساس نمود که دیگر لشکر او در مقابل هجوم امام تاب مقاومت ندارند . به نیروهایش نهیب زد: «الویل لکم اتدرون لمن تقاتلون؟ هذا ابن قتال العرب، فاحملوا علیه من کل جانب; وای بر شما، آیا می دانید با چه کسی می جنگید؟ این فرزند کشنده عرب است; پس از هر طرف بر او حمله کنید .»

بعد از این فرمان از سویی چهار هزار تیرانداز دشمن، حضرت سیدالشهداء علیه السلام را آماج تیرهای خود قرار داده و آن حضرت را تیرباران کردند و از سوی دیگر به سوی خیمه ها هجوم بردند . در این حال سرور آزادگان فریاد برآورد: «یا شیعة آل ابی سفیان ان لم یکن لکم دین وکنتم لا تخافون المعاد فکونوا احرارا فی دنیاکم; ای پیروان خاندان ابی سفیان! اگر دین ندارید و از روز قیامت نمی هراسید، لااقل در زندگی آزادمرد باشید .»

شمر گفت: حسین! چه می گویی!؟ امام فرمود: «انا الذی اقاتلکم وتقاتلونی والنساء لیس علیهن جناح فامنعوا عتاتکم عن التعرض لحرمی مادمت حیا; من با شما می جنگم و شما با من نبرد می کنید، این زنان گناهی ندارند; تا من زنده هستم از تعرض یاغیانتان به خانواده من جلوگیری نمایید .» (10)

حضرت مهدی علیه السلام با اشاره به رشادتهای امام حسین علیه السلام، خطاب به آن حضرت می گوید: «فلما راوک ثابت الجاش غیر خائف ولا خاش، نصبوا لک غوائل مکرهم وقاتلوک بکیدهم وشرهم;(11) زمانی که لشکر کوفه تو را قویدل و نترس و پرجرات یافتند [و توانائی جنگیدن مردانه با تو را در خود ندیدند]، دامهای [مرگ آفرین] مکرشان را بر سر راهت نهادند و با حیله و شرارتشان به مقابله با تو برخاستند .»

 

1) احزاب/39 .

2) مائده/54 .

3) احزاب/6 .

4) الاحتجاج، ج 2، ص 14، باتلخیص .

5) مدینه المعاجز، ج 3، ص 139 .

6) ناسخ التواریخ، ج 1، ص 195; حیاة الامام الحسین علیه السلام، ج 2، ص 232 .

7) تاریخ طبری، ج 4، ص 289 .

8) نهج البلاغه، نامه 45 .

9) معالی السبطین، ج 2، ص 30 .

10) العوالم، الامام الحسین علیه السلام، ص 293; اللهوف، ص 71; مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 258 .

11) المزار الکبیر، محمدبن المشهدی، ص 503 

کلیه حقوق برای پایگاه حرکت جهانی مهدوی اربعین محفوظ میباشد