مطالب مرتبط

اهل ‌بیت خانواده آسمانی

1399/08/21

زیارت، عامل شباهت

1399/08/21

دل‌خوشی اهل ‌بیت به شیعیان

1399/07/03

تشویق به عزاداری و زیارت(2)

1399/07/02

تشویق به عزاداری و زیارت(1)

1399/06/25

تلاش اهل‌بیت در معرفی امام حسین علیه اسلام

1399/06/25

زمینه‌سازی برای عزاداری امام حسین (علیهم السلام)

1399/06/25

شناخت انبیای گذشته نسبت به اهل‌بیت (علیهم السلام)

1399/06/23

سبقت وجودی اهل‌بیت (علیهم السلام) بر سایر انبیا (علیهم السلام)

1399/06/23

نحوه شاد کردن دل رسول‌الله صلى الله عليه و آله در روایتی از امام صادق علیه السلام

1398/07/11

عواقب ترک زیارت امام حسین علیه السلام

2019/07/21

زیارت امام حسین علیه السلام واجب یا مستحب؟

2019/07/21

جزاي قاتلين حسين علیه السلام در دنيا( از منابع اهل سنت)

2019/07/21

مراتب شناخت امام حسین علیه السلام در زیارت عاشورا (4)

2019/07/17

مراتب شناخت امام حسین علیه السلام در زیارت عاشورا (3)

2019/07/17

مراتب شناخت امام حسین علیه السلام در زیارت عاشورا (2)

2019/07/17

مراتب شناخت امام حسین علیه السلام در زیارت عاشورا (1)

2019/07/17

سبک زندگی حسینی 11، صلابت

2019/07/17

سبک زندگی حسینی 10، زهد

2019/07/17

سبک زندگی حسینی 9،دعاو نیایش

2019/07/17

سبک زندگی حسینی 7، بخشندگی

2019/07/17

سبک زندگی حسینی 5، پاسداری از ارزشها

2019/07/17

سبک زندگی حسینی 3، خدمت گزاری

2019/07/17

سبک زندگی حسینی 2، صبر

2019/07/17

لحظه شیرین وفات زائر امام حسین علیه السلام

2019/07/16

معجزه اربعین

2019/07/15

بنوش به یاد حسین علیه السلام

2019/07/15

 نظرعلامه طباطبایی  درباره اشک عزادار

2019/07/15

آثار اشک صادقانه در شهادت امام حسین علیه السلام

2019/07/15

حوادث طبیعی در زمان شهادت امام حسین علیه السلام، از منابع اهل سنت

2019/07/15

سوگواري پيامبرص براي حسين ع هم‌زمان با شهادت ایشان،از منابع اهل سنت

2019/07/15

گریه اصحاب پیامبر برای امام حسین قبل از شهادت، به نقل از منابع اهل سنت

2019/07/13

زائر امام حسین علیه السلام هم درجه با پیامبر (ص) در آخرت

2019/07/13

گریه پیامبر ص وخبر از شهادت امام حسین ع به نقل از منابع اهل سنت

2019/07/11

احترام خداوند به زائر امام حسین علیه السلام

2019/07/11

صبر و استقامت در کربلا

2019/07/11

اشتیاق انبیاء به زیارت امام حسین علیه السلام

2019/07/11

امام حسین مرا مسلمان کرد

2019/07/11

دعای فرشته گان برای زائر امام حسین علیه السلام

2019/07/11

محبت امام حسین علیه السلام و وحدت شیعه وسنی

2019/07/11

جهل مردم، عامل شهادت امام حسین علیه السلام

2019/07/10

سبک زندگی حسینی 6، تربیت وخانواده

2019/07/10

سبک زندگی حسینی 8، قدردانی

2019/07/10

سبک زندگی حسینی 4، شجاعت

2019/07/10

سبک زندگی حسینی 1، اخلاص

2019/07/10

بانویی که به لطف امام حسین علیه السلام مسلمان شد

2019/07/10

دوستی و دشمنی با امام حسین علیه السلام

2019/07/09

هزینه نمودن در راه زیارت امام حسین علیه السلام

2019/07/09

آثار ترک زیارت امام حسین علیه السلام

2019/07/06

زیارت امام حسین علیه السلام

2019/07/06
2019/07/17 view count286 فرهنگ جهاد - تابستان 1381، شماره 28

امام، هسته هستی

  چهارمین مرتبه امامت در زیارت عاشورا، هسته هستی بودن امام است. در زیارت عاشورا می خوانیم:

«یا اَبا عَبْدِاللّهِ! لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَ عَلی جَمِیعِ أَهْلِ الإِسْلامِ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِی السَّماواتِ عَلی جَمِیعِ أَهْلِ السَّماوات.»

«ای حسین عزیز! و ای ابا عبداللّه! مصیبت شهادتت بسیار بزرگ و سنگین است، نه تنها بر ما بلکه بر همه مسلمانان، حتی بر آسمانیان و ملائکه نیز دشوار و سنگین است.»

در بخش دیگر می خوانیم:

«ما أَعْظَمَها وَ أَعْظَمَ رَزِّیَتَها فِی الإِسْلامِ وَ فی جَمِیعِ السَّماواتِ وَ الاْءَرْضِ.»

«چقدر این مصیبت بزرگ است و چقدر تحملش بر اسلام و بر زمین و آسمان طاقت فرسا است!؟»(28)

خلاصه این که، اسلام و مسلمانان و زمین وآسمان و آنچه در آن است در عزای ابا عبداللّه علیه السلام گریان و عزادار شدند، و به این مضمون روایات فراوانی داریم که گریه همه موجودات را در عزای سیدالشهدا علیه السلام بیان می کنند. امام صادق علیه السلام فرمودند:

«وقتی امام حسین علیه السلام به شهادت رسید آسمان ها و زمین های هفت گانه و آنچه در آن هاست، بهشت و جهنم، و آنچه پروردگار ما خلق کرده است، آنچه دیده می شوند و آنچه دیده نمی شوند در عزای آن حضرت گریستند.»(29)

با توجه به آنچه گفته شد این پرسش مطرح است که چگونه ممکن است همه عالم در عزای یک فرد بگرید؟! و گریه زمین و آسمان چگونه است؟! برای رسیدن به پاسخ صحیح تر نیاز به تذکر چند نکته است.

نکته اوّل:

   قرآن همه موجودات را تسبیح گوی ذات اقدس الهی می داند:

«اِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إلاّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسبیحَهُمْ»(30)

لازمه تسبیح گویی، داشتن شعور نسبی است، گرچه شعور هر موجودی و در نتیجه تسبیح آن موجود در حد خودش است. همان طور که تسبیح انسان ها با هم مختلف است، یکی با حضور قلب و توجه است و دیگری بدون آن، یکی با درک معنای آن است و دیگری بدون فهم آن، یکی تسبیح زبانش با جان و دلش همراه است و دیگری با غفلت، یکی علاوه بر تسبیح زبان و جان ودل با سِرّ و روحش هم تسبیح گوست و دیگری نه،(31) همان طور هم تسبیح در کل عالم مختلف است ودر هر موجودی با توجه به درک و شعور خودش است.

قرآن در جای جای آیات شریفش از این راز پرده برداشته است. گاهی به تسبیح پرندگان وکوه ها اشارتی دارد:

«سَخَّرْنَا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ یُسَبِّحْنَ وَ الطَّیْرَ»(32)

«کوه ها و پرندگان را مسخّر داوود کردیم که همراه با او تسبیح خدای را می گویند.»

زمانی به تسبیح و تقدیس رعد و برق تصریح کرده و فرموده است:

«یُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ»(33)

«رعد با حمد و سپاس الهی تسبیح گوی خداست.»

بالاخره در آیاتی چند به تسبیح همه موجودات صحه گذاشته است:

«یُسَبِّحُ لِلهِ ما فِی السَّمواتِ وَ ما فِی الاْءَرْضِ»(34)

«هر آنچه در زمین و آسمان است تسبیح گوی ذات اقدس الهی است.»

نکته دوم:

   گریه هر موجودی همچون تسبیح هر موجود به حسب خودش است، اگر ما توقع داشته باشیم که گریه همه موجودات مثل گریه ما انسان ها باشد، توقعی است نابه جا و حاکی از خودمحوری وخودنگری، که این خود سد بزرگی است در راه شناخت حقایق عالم و فهم مسایل اعتقادی وتوحیدی که متأسفانه بسیاری از به اصطلاح متفکران عالم گرفتار این معضل اند.

از حضرت عیسی مسیح علیه السلام نقل شده است:

«لَنْ یَلْجَِ مَلَکُوتَ السَّماواتِ مَنْ لَمْ یُولَدْ مَرَّتَیْنِ.»(35)

«کسی که دو بار متولد نشود، نمی تواند به ملکوت آسمان ها نفوذ کند.»

زیرا بار اول که تولد از رحم مادر است، همگانی و غیراختیاری است، اما تولد دوم که تولد وخروج از رحم عادات و آداب و رسوم و مادی اندیشیدن است، به مراتب از تولد اول مشکل تر، امّا به اختیار آدمی است. با این تولد است که انسان به حقایق عالم نزدیک می شود.

چون دُوم بار آدمی زاده بزاد پای خود بر فرق علت ها نهاد(36)

بیشتر مفسران در ذیل آیه شریفه «فَما بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّماءُ وَ الاْءَرْضُ»(37) گفته اند:

«این تعبیر ممکن است کنایه از حقارت آن ها و عدم وجود یاور و دلسوز برای آن ها باشد؛ زیرا در میان عرب معمول است، هنگامی که می خواهند اهمیت مقام کسی را که مورد مصیبتی واقع شده بیان کنند می گویند: "آسمان و زمین بر او گریه کردند وخورشید و ماه برای فقدان او تاریک شدند."

این احتمال نیز داده شده که منظور گریستن اهل آسمان ها و زمین باشد؛ زیرا آن ها برای مؤمنان و مقربان درگاه خداوند گریه می کنند، نه برای جبارانی همچون فرعونیان.»(38)

درباره گریه زمین و آسمان بر حضرت ابا عبداللّه الحسین علیه السلام گفته اند:

«گریه آسمان و زمین یک گریه حقیقی است که به صورت نوعی دگرگونی و سرخی مخصوصی ـ علاوه بر سرخی همیشگی به هنگام طلوع و غروب ـ خودنمایی می کند، چنان که در روایتی می خوانیم: "لَمّا قُتِلَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیّ بْنِ ابیطالِبٍ بَکَتْ السَّماءُ عَلَیْهِ وَ بُکائُها حُمْرَةُ أَطْرافِها"؛ "هنگامی که حسین بن علی علیه السلام شهید شد آسمان بر او گریه کرد، و گریه او سرخی مخصوصی بود که در اطراف آسمان نمایان شد".»(39)

این مطلب نزد بسیاری از علمای اهل سنت نیز امر مسلمی بوده و به آن اعتراف کرده و در کتاب های خود بدان تصریح کرده اند.(40) در روایات شیعه هم به صورت متواتر نقل شده است.(41)

نکته سوم:

   سومین نکته که برای رسیدن به پاسخ لازم و ضروری است، شناخت جایگاه معصومان علیهم السلام اعم از امام علیه السلام و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در نظام هستی است.

امامت امر اعتباری و قراردادی نیست، تا عده ای در سقیفه گرد هم جمع شوند و یکی را نصب یا دیگری را عزل کنند، بلکه مقامی الهی و انتخابی ربّانی و ازلی است.

به راستی چرا اینان برای این مقام الهی برگزیده شدند، آیا دیگران این لیاقت را در این حدّ داشتند وبه عللی انتخاب نشدند یا فقط این ها بودند که لیاقت این مقام و سمت الهی را داشتند؟

امامت جایگاه تکوینی است، نه اعتباری و تشریفاتی، همان طور که رهبری و امامت نفس برای بدن یک امر قراردادی و اعتباری نمی باشد؛ زیرا حیات همه اعضا و جوارح انسان به برکت روح است، تلاش و فعالیتش، به سبب روح است، غم و شادی اش، به برکت روح است، خنده و گریه اش، تجلی روح و نفس است و اگر یک لحظه نفس، دست اندرکار تدبیر و فیض رسانی به بدن نباشد، بدن مرده است، به همین منوال در روایات درباره معصومان علیهم السلام که روح نظام هستی اند، آمده است:

«بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَری وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الاْءَرْضُ وَ السَّماءُ.»(42)

«رزق همه موجودات به برکت او و ثبات زمین و آسمان از اوست.»

در زیارت مطلقه ابی عبداللّه علیه السلام می خوانیم:

«بِکُمْ تَنْبُتُ الاْءَرْضُ أَشْجارَها وَ بِکُمْ تَخْرُجُ الاْءَرْضُ ثِمارَها وَ بِکُمْ تُنْزِلُ السَّماءُ قَطْرَها وَرِزْقَها، بِکُمْ یَکْشِفُ اللّهُ الْکَرْبَ وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ اللّه الْغَیْثَ وَ بِکُمْ تُسَبِّحُ الاْءَرْضُ الَّتی تَحْمِلُ أَبْدانَکُمْ وَ تَسْتَقِرُّ جِبالُها عَنْ مَراسِیها.»(43)

«درختان به برکت شما از زمین می روید، میوه ها به سبب شما پدید می آید، به برکت شما آسمان بارانش را می بارد و مشکلات به برکت شما برطرف می شود، خداوند به خاطر شما بارانِ رحمتش را فرو می فرستد، زمینی که بدن های مقدس شما بر آن قرار دارد به یُمن شما تسبیح حق را می گوید و کوه ها به برکت شما پابرجاست.»

در زیارت ارزشمند و گرانسنگِ جامعه کبیره، معصومان علیهم السلام به عنوان ولی نعمت معرفی شده اند: «وَ أَوْلِیاءَ النِّعَمِ».(44)

امام زمان علیه السلام خود را سبب امان و امنیت معرفی می فرماید:

«اِنّی لاَءَمانٌ لاِءَهْلِ الاْءَرْضِ.»(45)

«من برای اهل زمین سبب امان و امنیت هستم.»

امام صادق علیه السلام در حدیثی همه معصومان علیهم السلام را منشأ بقای عالم دانسته و در پاسخ پرسش کننده ای که می پرسد: چرا مردم به پیامبر و امام نیاز دارند؟ فرمودند:

«برای بقای عالم؛ چون خداوند متعال عذاب را از اهل زمین به سبب وجود پیامبر وامام برطرف می کند ... به برکت آنان است که خداوند همه بندگانش را روزی می دهد، به سبب آن هاست که آسمان باران می بارد، به یُمن آنان است که زمین برکاتش را آشکار می کند، به سبب آنان است که خداوند گناه کاران را عذاب نمی کند.»(46)

طبق روایات فراوان از ائمه علیهم السلام زمین یک لحظه از حجت الهی خالی نبوده و نخواهد بود وگرنه متلاشی خواهد شد.(47) چه این حجت الهی آشکار باشد یا مستور و نهان(48) و رمز و راز این نکته با توجه به آنچه گذشت این است که امام و حجت اللّه، روح نظام و هسته هستی است، او جان است و دیگران جسم، و شاعر چه زیبا سروده است:

ما همه جسمیم و بیا جان تو باش ما همه موریم و سلیمان تو باش

به تعبیر بوعلی سینا:«کَأَنَّها نَفْسٌ ما لِلْعالَمِ.» «گویا نفس انسان کامل روح نظام هستی و عالم است.»(49)

علامه حسن زاده آملی ـ دام عزه العالی ـ در این باره نوشته است: «در حکمت متعالیه مبرهن است که هیچ زمانی از ازمنه خالی از نفوس مکتفیه نیست و هر نفسی از نفوس مکتفیه که اتم و اکمل از سایر نفوس، خواه مکتفیه وخواه غیرمکتفیه باشد، حجت اللّه است، پس هیچ زمانی از ازمنه خالی از حجت اللّه نباشد.»(50)

مرحوم غروی اصفهانی قدس سره چه زیبا سروده است:

همره باد صبا نافه مشک ختن است یا نسیم چمن و بوی گل و یاسمن است
مرکز دایره هستی و قطب الاَقطاب آن که با عالم امکان مَثَل روح و تن است
هم فلک را حرکت از حرکات نفس اش هم زمین را ز طمأنینه نفس اش سکن است(51)

درست به همین جهت است که در هر زمان باید یک ولی زمان، به عنوان پیامبر یا امام وجود داشته باشد؛ چه آشکار یا نهان، تا روح و نفس نظام هستی و واسطه فیض باشد، که در این زمان، روح نظام هستی و واسطه فیض و سبب اتصال زمین و آسمان، حضرت بقیة اللّه الاعظم امام زمان ـ عجل اللّه تعالی فرجه الشریف و روحی و ارواح من سواه فداه ـ می باشد.

رمز و راز معجزات(52) و کرامات(53)

رمز و راز معجزات انبیا و معصومان علیهم السلام در همین نکته نهفته است که آنان روح عالم و هسته هستی اند، و همه جهان مطیعِ روح نظام هستی است و اصلاً نمی تواند مطیع نباشد، همان طور که اعضای بدن نمی توانند مطیعِ نفس نباشند ـ مگر این که عضوی مشکلی داشته باشد که پس از برطرف شدن مشکل، اطاعت می کند ـ .

در میان همه موجودات، فقط انسان و جنّ است که اطاعتش مشروط به اختیار است؛ چون تکامل وی در گرو مختار بودنش است و اگر عصیانی هم دیده می شود از همین ها (جن و انسانِ) مختار است، اما بقیه موجودات به صورت تکوینی و ولایی، مسخر و مطیع روح نظام هستی (معصوم علیه السلام ) هستند. یکی از بزرگان در این باره نوشته است:

«خشوع و اطاعت موجودات برای انسان دو نوع است:

1ـ خشوع و تسلیم تکوینی و طبیعی که اقتضای طبع و ذات موجودات است؛

2ـ خشوع و تسلیم تکوینیِ ولایی که مخصوص اولیاءالله و بندگان مقرب الهی است، که خلاف اقتضای طبیعی موجودات است، امّا به اراده ولی الهی انجام می شود که درباره انبیا و اوصیا آن ها معجزه نامیده می شود و درباره تابعین آن ها کرامت گفته می شود.»(54)

زیرا عالم همان طور که به اذن اللّه مطیع روح نظام هستی (معصوم علیه السلام ) است، در یک مرتبه پایین تر، مطیع تابعینِ معصومان یا اولیای الهی است؛ زیرا آنان در اثر اطاعت از ذات اقدس الهی دارای نفوس قدسیه شده اند، و به مرحله ای از تکامل رسیده اند که اگر چیزی را اراده کنند به اذن اللّه انجام می پذیرد، که خود در حدیث قدسی می فرماید:

«یا ابْنَ آدَمَ أَنا أَقُولُ لِلشَّی ءِ کُنْ فَیکُون، اَطِعْنی فِیما أَمَرْتُکَ أَجْعَلَکَ تَقُولُ لِلشَّی ءِ کُنْ فَیَکُونُ.»

«ای فرزند آدم! من هر چه اراده کنم انجام می شود، تو در آنچه بدان فرمان داده ام مرا اطاعت کن، تا این قدرت را به تو بدهم که هر چه اراده کنی همان انجام شود.»(55)

خلاصه سخن

  با توجه به نکته های یاد شده و آیات و روایات فراوان، که به مقداری از آن ها اشاره شد، گریه موجودات در ارتحال و شهادت معصومان علیهم السلام بسیار عادی و کاملاً مورد قبول است؛ چون ولیّ نعمت وروحشان را از دست داده اند.

یکی از استادان در این باره نوشته است: «مگر ممکن است موجودی به ادامه حیات و تشکیل زندگانی، و تسبیح و سجده وتحمید خود در برابر حق سبحانه شعور داشته باشد، ولی نسبت به انبیا واولیاء علیهم السلام و مؤمنین واقعی هیچ شعور نداشته و ایشان را نشناسد و با وجود چنین شناختی، مگر امکان دارد که در شهادت ویا رحلتشان، متأثر و گریان نشود؟»(56)

«... و گریه و تأثر موجودات به دلیل شناخت آن ها نسبت به مقام امامت می باشد.»(57)

بلکه بالاتر از گریه و تأثّر، مرگ هم برای شان حتمی بود اگر بعد از رفتن و شهادت یک معصوم [روح نظام هستی] معصوم دیگری در کار نبود، همان طور که با رفتن روح نه تنها بدن در فقدان روح متأثر می شود، بلکه در فراق روح می میرد.

امام هشتم علیه السلام فرمودند: «اگر زمین یک لحظه از حجت الهی خالی باشد متلاشی می شود.»(58)

امام باقر علیه السلام فرمودند: «تا وقتی ما اهل بیت باشیم اهل زمین در امان هستند، وقتی خداوند بخواهد زمین واهلش را نابود کند، ما را از آن ها می گیرد و بعد آن ها را نابود می سازد.»(59)

آری، برپایی قیامت منوط به این است که خداوند، روح نظام هستی را بگیرد و جایگزینی برای آن نفرستد که این واقعیت بعد از دوران رجعت جامه عمل می پوشد.

امام صادق علیه السلام فرمودند: «همیشه در زمین حجت خداوند خواهد بود، اما چهل روز مانده به برپایی قیامت خداوند حجت اش را می گیرد، در آن زمان راه توبه بسته است و قیامت برپا می شود.»(60)

چه این که طبع عالم بدون روح متلاشی شدن و نابودی است، طبع بدن نیز بدونِ روح، نابودی و متلاشی شدن است و همه این ها پس از ظهور آقا امام زمان علیه السلام و برپایی حکومت عدل جهانی آن حضرت و پس از دوران رجعت(61) معصومان علیهم السلام اتفاق خواهد افتاد.

---------------------------------------------------------------------

28- بحارالانوار، ج 45، ص 201 ـ 241.

29- بحارالانوار، ج 45، ص 206؛ کامل الزیارات، باب 26، ح 3، ص 80.

30- سوره اسراء (17) آیه 44.

31- مراتب ذکر و تسبیح را 5، 7 و10 گفته اند. ر.ک: صراط سلوک، ص 100.

32- سوره انبیاء (21) آیه 79.

33- سوره رعد (13) آیه 13.

34- سوره جمعه (62) آیه 1؛ سوره تغابن (64) آیه 1؛ سوره حشر (59) آیه 24 و1؛ سوره حدید (57) آیه 1؛ سوره صف (61) آیه 1 و... .

35- لطایف معنوی، ص 151؛ احادیث مثنوی، ص 96.

36- مثنوی معنوی، ج 2، ص 203.

37- سوره دخان (44) آیه 29: «بر آن ظالمان ـ فرعون و پیروانش که در دریا غرق شدند ـ نه آسمان گریست ونه زمین.»

38- تفسیر نمونه، ج 21، ص 179.

39- تفسیر نمونه، ج 21، ص 179؛ تفسیر المیزان، ج 18، ص 152؛ مجمع البیان، ج 9، ص 84؛ بحارالانوار، ج 45، ص 217.

40- الدرالمنثور، ج 6، ص 31؛ تاریخ ابن عساکر، ج 4، ص 339؛ مقتل خوارزمی، ج 2، ص 90؛ الخصائص الکبری، ج 2، ص 126؛ الصواعق المحرقة، ص 116؛ تاریخ الخلفاء، ص 138؛ عقد الفرید، ج 2، ص 315؛ مجمع الزوائد، ج 9، ص 197؛ تهذیب التهذیب، ج 2، ص 354.

41- بحارالانوار، ج 45، باب 40، ص 201 ـ 219، که در آن 48 حدیث به همین مضمون نقل شده است.

42- مفاتیح الجنان، دعای عدیله، ص 154.

43- مفاتیح الجنان، ص 755.

44- همان، ص 982.

45- بحاراالانوار، ج 52، ص 93.

46- همان، ج 23، ص 19.

47- اصول کافی، ج 1، ص 178 ـ 180؛ بحارالانوار، ج 23، ص 1 ـ 56.

48- نهج البلاغه، کلمات قصار، ص 147.

49- الاشارات و التنبیهات، ج 3، ص 414.

50- انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، ص 157.

51- دیوان کمپانی، ص 85 ـ 86.

52- معجزه امور خارق العاده ای است که از پیامبران و ائمه علیهم السلام صادر می شود با شرایط خاصی که در معجزه است. بدایة المعارف، ج 1، ص 239؛ کشف المراد، ص 350؛ الاشارات و التنبیهات، ج 3، ص 417؛ سرّ الإسراء، ج 2، ص 30.

53- کرامات امور خارق العاده ای است که از غیرپیامبر و امام(ع) صادر می شود و شرایط ویژه خودش را دارد. کشف المراد، ص 351؛ الاشارات و التنبیهات، ج 3، ص 417؛ سرّالاسراء، ج 2، ص 30.

54- سِرّالإسراء، ج 2، ص 30 ـ 29.

55- بحارالانوار، ج 93، ص 376.

56- فروغ شهادت، ص 297.

57- فروغ شهادت، ص 298.

58- بحارالانوار، ج 23، ص 29، ح 43.

59- همان، ص 37، ح 64.

60- بحارالانوار، ج 23، ص 41، ح 78.

61- برای اطلاع بیشتر از جریان رجعت، رجوع شود به کتاب ارزشمند الشموس المضیئة فی الغیبه والظهور و الرجعة، تألیف استاد سعادت پرور ـ دام عزه ـ .

منبع: فرهنگ جهاد - تابستان 1381، شماره 28

کلیه حقوق برای پایگاه حرکت جهانی مهدوی اربعین محفوظ میباشد